ترجمه به سبک حرفهایها
«روش ترجمه» شیوۀ بهکاررفته در ترجمۀ کل متن است (method)، ولی «تکنیک ترجمه» به اجزای کلامی بهکاررفته در ترجمه بستگی دارد و میتواند در کلمات و صفحات مختلف به گونهای متفاوت باشد (technique). مترجمان موفق با استفاده از تکنیکهای مختلف ترجمهای روان و قابلدرک ارائه میکنند. در این مطلب هفت تکنیک مفید برای ترجمۀ روان بررسی میشود.
در ترجمۀ مقالۀ ISI از مجلات ISI یا برعکس، تیم متخصص ترجمۀ فرنام نکات ذیل را پیشنهاد میکند:
1- قرض گرفتن (Borrowing)
در این تکنیک در واقع کلماتی از زبان مبدأ در ترجمه ذکر میشوند. به طور معمول کلمات قرضگرفتهشده را به صورت ایتالیک در متن ترجمه وارد میکنند تا مشخص شود که ترجمهای صورت نگرفته و کلمۀ اصلی عینا نوشته شده است. برای مثال کلمۀ gaucho ممکن است در متن ترجمه قرار بگیرد. همانطور که دیده میشود، قرض گرفتن درواقع ترجمه نیست و اصل کلمه در زبان مقصد نوشته میشود.
۲- گرتهبرداری (Calque)
کلمۀ calque در فرهنگ لغت «گرتهبرداری» ترجمه شده است. وامگیری زبانی بهصورت اصطلاحی یا واژگانی را گرتهبرداری گویند. به عبارت دیگر این تکنیک برای ترجمۀ اصطلاحات و واژههایی به کار میرود که معادلی در زبان مقصد ندارند. برخی از نوآوریها در همۀ جای دنیا با همان نام خود در زبان اصلی به کار میروند، برای مثال واژۀ Computer اغلب به همان صورت کامپیوتر استفاده میشود، هرچند برخی از متون به جای آن لغت «رایانه» را به کار میگیرند. واژۀ electronic mail یا پست الکترونیکی نیز در اغلب موارد «ایمیل» ترجمه میشود که کوتاهشدۀ همان کلمۀ اصلی است. استفاده از واژۀ «رایانامه» به جای ایمیل هرچند فارسی است، چندان رایج نیست.
۳- ترجمۀ تحتاللفظی (Literal translation)
ترجمۀ تحتاللفظی متداولترین تکنیک ترجمه است که طی آن واژهها به صورت کلمه به کلمه به زبان مقصد ترجمه میشوند. این ترجمه همچون زبان مبدأ ساختار ادبی خوبی دارد. استفاده از تکنیک ترجمۀ تحتاللفظی برای زبانهایی که از نظر فرهنگی نزدیک به یکدیگرند بسیار مناسب است. درواقع ترجمه میبایست با زبان اصلی از لحاظ فرهنگی، دستور زبان و سبک نوشتاری همخوانی داشته باشد. برای مثال به طور تحتاللفظی what time is it را میتوان به «ساعت چند است؟» ترجمه کرد.
۴- جابهجایی (Transposition)
تکنیک ترجمۀ جابهجایی به مفهوم تعویض یا جابهجایی گرامری از سطحی به سطح دیگر است که در متن تفاوت معنایی ایجاد نمیکند. درواقع دستور زبان در فرایند ترجمه تغییر میکند ولی انتقال معنی به شکل صحیحی انجام میشود. این تکنیک اغلب برای روانسازی ترجمه صورت میگیرد و ممکن است طی آن جای معلوم و مجهول یا قید و صفت جابهجا شود، ولی مفهوم جمله همواره ثابت است. برای مثال عبارت the president thinks that به این تعبیر «فکر رئیسجمهور این است» ترجمه شود. این مرحله یکی از مهمترین تکنیک های ترجمه است. تنها مترجمی که دایرۀ واژگان تخصصی و عمومی بسیاری داشته باشد و با دستور زبان مبدأ و مقصد کاملا آشنا باشد، میتواند این مرحله را بهدرستی انجام دهد.
۵- تلفیق (Modulation)
«تلفیق» تغییر بیان یا تغییر شکل متن است که از طریق تغییر معنایی صورت میگیرد. در تکنیک ترجمۀ تلفیق استفاده از مفاهیم در زبان مبدأ و زبان مقصد متفاوت است ولی ایدۀ اصلی دستنخورده باقی میماند. درواقع مترجم با ایجاد تغییر در معنی، سعی در گویاتر کردن دیدگاه نویسندۀ اصلی دارد. به کار گرفتن جملات متفاوت در ترجمه که همگی بیانگر مفهوم واحدی هستند در ترجمۀ کتاب، مقاله و انواع ترجمه کاربرد دارد. در این تکنیک برخلاف تکنیک جابهجایی، مقولههای ذهنی میتوانند دستکاری شوند. در حالی که در جابهجایی، مقولههای دستوری تغییر داده میشوند. برای مثال، جملۀ it is belong to you میتواند به «این مال شماست» ترجمه شود.
۶- تکنیک ترجمۀ معادلیابی (Equivalence)
بهکارگیری عبارات متفاوت برای انتقال پیامی یکسان را معادلیابی گویند. بسیاری از اصطلاحات، اصوات و نام برندها نیازمند معادلسازی هستند. در این تکنیک باید انتقال پیام به صورتی باشد که هم در زبان اول و هم در ترجمه یک برداشت و واکنش را ایجاد کند. مترجم باید بتواند خوانندگان هردو زبان را به برداشتی واحد برساند. برای این کار مترجم سعی در یکسانسازی موقعیت در زبان اصلی با زبان مقصد را دارد، برای مثال با توجه به مضمون اصلی، Once burned, twice shyمیتواند به «بار اول سرخ شد و بار دوم سوار شد» ترجمه شود.
۷- اتخاذ یا اقتباس (Adaptation)
در این تکنیک مترجم از نظر فرهنگی به همانندسازی میپردازد. به طور معمول در ترجمۀ آزاد از تکنیک ترجمه یا اقتباس استفاده میشود که منظور از آن تناسب ترجمه و تغییر در متن برای هدفی خاص است. چنین ترجمهای برای خواننده ملموستر و آشناتر است. در ترجمۀ تخصصی و علمی استفاده از اقتباس چندان رایج نیست ولی در متون کودکان به لحاظ فرهنگی باید تغییراتی داده شود تا متن برای کودک قابلفهمتر باشد. برای مثال دو کلمۀ soccer و football دو کلمۀ متفاوت هستند، ولی هردو «فوتبال» ترجمه میشوند که برای همۀ اقشار شناختهشدهتر است. به این فرایند اقتباس میگویند.
به نقل از وبلاگ ترجمانو و بهینهسازیشده توسط تیم فرنام
دیدگاهها